loading...
پست های آپدیت شده
آرش حکیم زاده بازدید : 137 یکشنبه 01 فروردین 1400 نظرات (0)

به عنوان یک روانشناس ، زمان زیادی را صرف صحبت با افرادی می کنم که با عزت نفس پایین دست و پنجه نرم می کنند. آنها جملاتی مانند:

  • من بسیار موفق هستم ، اما هرگز احساس کافی نمی کنم.
  • من می دانم که این حرف بدی است ، اما من هرگز احساس لیاقت نمی کنم.

اما علت اصلی عزت نفس پایین شما هرچه باشد ، در اینجا آنچه شما باید در مورد آن درک کنید وجود دارد:

عزت نفس چیزی است که می توانید با عادت های بهتر بسازید.

اکثر مردم زمان زیادی را صرف تلاش برای درک عزت نفس پایین خود، که آنها هیچ انرژی را از چپ به ندارد ساخت عزت نفس بالاتر.

اگر می خواهید عزت نفس بهتری داشته باشید ، بر شناسایی و ایجاد عادت های سازگار که عزت نفس شما را بهبود می بخشد متمرکز شوید. در اینجا پنج مورد بسیار خوب برای شروع آورده شده است.

1. قول های خود را به خودتان بسپارید

افرادی که از اعتماد به نفس پایینی برخوردارند معمولاً واقعاً در انجام وعده های خود به دیگران و در انجام وعده های خود بد عمل می کنند.

آنها چنان نگران خواسته ها و نیازهای دیگران هستند که در نهایت دائماً آنچه را که می خواهند مصالحه می کنند . و وقتی این سازش به یک عادت تبدیل می شود ، عزت نفس آنها ضربه جدی می زند.

اینگونه درباره اش فکر کن:

اگر دوستی داشتید ، و دائماً از پیشنهادات آنها چشم پوشی می کردید ، توصیه های آنها را نادیده می گرفتید و برنامه ها را ریز می گفتید ، نظر آنها درباره شما چیست؟

آنها فکر می کنند شما یک دوست کاملاً شنیع هستید!

آنها به سرعت احترام شما را از دست می دهند ، شروع به تفکر ضعیف در مورد شما می کنند ، و بیش از حد احتمالاً آنها مایل به گذراندن وقت با شما نیستند.

خوب ، فکر می کنید چه اتفاقی برای رابطه شما با خودتان می افتد که پیشنهادات و خواسته های خود را نادیده بگیرید ، توصیه ها و تعهدات خود را نادیده بگیرید و برنامه هایی را که برای خود تنظیم می کنید ، رد کنید

بله ، شما خیلی کم فکر می کنید درباره خودتان!

شما احترام خود را از دست می دهید ، و سرانجام ، خود را دوست ندارید.

مطمئناً ، بخشی از عزت نفس سالم از خیرخواهی برای افراد دیگر ناشی می شود. داشتن عزت نفس واقعی واقعی بسیار دشوار خواهد بود اگر در زندگی خود برای همه احمق باشید.

اما اشتباهی که اکثر افراد با عزت نفس پایین مرتکب می شوند این است که تصور می کنند مراقبت از خواسته ها و خواسته های دیگران تمام نیاز آنها برای عزت نفس است:

آنها یک مسیر شغلی معتبر را انتخاب می کنند زیرا جامعه (یا والدین آنها) آن را تحسین می کنند.

آنها تصمیم می گیرند با کسی ازدواج کنند زیرا می دانند خانواده آنها این امر را تأیید می کنند.

آنها در کار مسئولیت بیش از حد را بر عهده می گیرند زیرا می خواهند کارمند خوبی باشند و رئیس خود را تحت تأثیر قرار دهند.

اما این را از من بگیرید - یک روانشناس که هر روز با افراد ناراضی صحبت می کند - قرار دادن افراد دیگر: وقتی خواسته ها و نیازهای دیگران را حذف می کنید به استثنای خواسته های خود ، ناراحتی و عزت نفس پایین مطمئناً آن را دنبال می کنید.

از سوی دیگر…

عزت نفس واقعی ناشی از متعادل سازی خواسته ها و نیازهای دیگران با خواسته ها و نیازهای خودتان است.

اگر پایه محکمی برای وعده دادن به خود نداشته باشید ، تمام ایثارگری نجیب در جهان باعث نمی شود بیشتر خودتان را دوست داشته باشید.

پرداختن به خواسته ها و نیازهای خود به معنای خودخواه بودن یا خودشیفتگی یا خودخواهی نیست. این فقط روانشناسی اساسی است: برای اینکه احساس خوبی نسبت به خود داشته باشید و برای دیگران مفید باشید ، باید مطمئن شوید که در مخزن خود سوخت می گذارید. و یکی از بهترین راهها برای انجام این کار وفای به عهد خود است.

"هنگامی که به خود ایمان بیاوریم ، می توانیم کنجکاوی ، شگفتی ، لذت خودجوش یا هر تجربه ای را که روح انسان را نشان می دهد ، به خطر بیندازیم."

- EE Cummings

2. وقت بیشتری را با افرادی که از آنها لذت می برید بگذرانید

جیم رون معروف گفت:

شما به طور متوسط ​​پنج نفری هستید که بیشترین وقت را با آنها می گذرانید.

این امر اغلب از نظر موفقیت ، بهره وری و جاه طلبی تفسیر می شود: اگر با افراد تنبل و بی انگیزه دور هم بروید ، منفی شما را از بین خواهد برد.

آنچه مردم در مورد این نقل قول از دست می دهند این است که این موارد فقط به موفقیت و موفقیت نمی رسد ...

افرادی که به طور مداوم با آنها وقت می گذارید نیز بر سلامتی و عزت نفس شما تأثیر می گذارند.

اگر دائماً در اطراف افرادی که به خصوص شما را دوست ندارند آویزان شوید ، این مورد پاک خواهد شد و دوست داشتن بیشتر از خود سخت تر خواهد بود. از طرف دیگر ، اگر اوقات زیادی را با افرادی دوست دارید که واقعاً شما را دوست دارند و از گذراندن وقت با شما لذت می برند ، دوست داشتن بیشتر خود بسیار راحت تر خواهد بود.

در یک سطح این امر بدیهی به نظر می رسد: وقت بیشتری را با افرادی که واقعاً از آنها لذت می برید بگذرانید! اما این می تواند انجام یک کار شگفت آور سخت باشد زیرا تمایلات رقابتی اغلب تداخل ایجاد می کنند.

به عنوان مثال ، در حالی که بسیاری از افراد ایده حلق آویز کردن در اطراف افرادی را که از آنها واقعاً لذت می برند دوست دارند ، آنها ایده حلق آویز کردن در اطراف افرادی را که موقعیت اجتماعی آنها را ارتقا می دهند نیز دوست دارند. و بیشتر اوقات ، آرزوی دوم از خواسته اول فراتر می رود:

شما به جای اینکه به شام ​​بروید و با دوست راحت خود از دبیرستان یک فیلم بروید ، متعهد می شوید که در یک مهمانی شام با یک همکار شرکت کنید که می تواند حرف خوبی برای شما با شرکای شرکت بگذارد.

به جای پیوستن به آن کلوپ کتاب رمان مرموز عصر سه شنبه که خیلی از آن هیجان زده اید ، متعهد می شوید سه شنبه شب PTAs شرکت کنید ، گروهی که بدشان نمی آید اما به خصوص از آنها جدا نیستید.

اگر می بینید که به طور مزمن وقت خود را با افرادی می گذرانید که واقعاً از آنها لذت نمی برید ، لحظه ای وقت بگذارید و دلیل این امر را بررسی کنید. انگیزه شما برای انجام این کار چیست؟ فشار اجتماعی؟ هدف - آرزو؟ ترس؟

سپس ، سعی کنید با گذراندن وقت بیشتر با افرادی که واقعاً از آنها لذت می برید ، به روش های بسیار کوچک تجربه کنید: به همکاران PTAers خود ایمیل بزنید تا به آنها اطلاع دهید که این هفته نمی توانید آن را درست کنید و در عوض با بهترین دوست خود قهوه بخورید. به یک دوست قدیمی پیامک دهید و به جای همکار با او ناهار بگیرید.

کمی بیشتر وقت خود را با افرادی که از آنها لذت می برید و از بازگشت شما لذت می برند بگذرانید و ممکن است شروع به لذت بردن از خود کنید.

"به محض اعتماد به خود ، خواهید دانست که چگونه زندگی کنید."

- یوهان ولفگانگ فون گوته

3. از گفتگوی آرام خود استفاده کنید

من فکر می کنم همه ما در زندگی خود افرادی داریم که منتقد ، منفی و در بعضی مواقع کاملاً ساده هستند:

شاید این مدیر شما در محل کار باشد که همیشه از عملکرد شما انتقاد می کند و شما را با سایر همکاران مقایسه می کند.

یا شاید این همسری باشد که همیشه در مورد همه چیز ، از انتخاب کمد لباس گرفته تا سبک فرزندپروری ، کنایه آمیز و قضاوت می کند.

اگر یک یا دو نفر از این افراد را در زندگی خود دارید ، می دانید که بودن در کنار آنها چقدر خسته کننده و دشوار است. گویی آنها زندگی و انرژی را دقیقاً از روح شما بیرون می کشند و شما را دچار استرس ، افسردگی و خالی می کنند.

از قضا ما وقتی دیگران نسبت به ما پست هستند از آن خوشم نمی آید ، اما نسبت به خودمان باورنکردنی هستیم!

و راه اصلی که نسبت به خود بدبین هستیم ... گفتگوی منفی با خود.

اگر با عزت نفس پایین دست و پنجه نرم می کنید ، احتمال زیادی وجود دارد که صدای درونی شما احمقانه باشد. این خشن ، قضاوت کننده ، بیش از حد انتقادی ، بدبینانه و گاه کاملاً بی رحمانه است:

شما آخرین اسلاید را در محل کار خود ارائه می دهید و بلافاصله صدای درونی شما به سمت شما می پرد: من چنین احمقی هستم! من همیشه چیزی را پیچ می کنم. من می دانستم که نباید موافقت می کردم تا تیم را معرفی کنم.

فراموش می کنید وقتی کودک را در مدرسه رها می کنید و وقتی از پارکینگ بیرون می آیید ، یک بوسه به او ببخشید ، صدای درونی شما شروع به آزار و اذیت می کند: وای خدای من ، من حتی یک خداحافظی بوسه به او ندادم. او خیلی ناراحت خواهد شد ... من احتمالاً تنها مادری در مدرسه هستم که فراموش می کند یک بوسه به بچه خود بدهد. شاید من واقعا فقط یک مادر بد هستم؟

اکنون ، این چیزی است که شما واقعاً باید در مورد خود-گفتگوی بیش از حد منفی خود درک کنید : حتی اگر از نظر فکری درک کنید که صحبت کردن با خودتان صحیح یا مفید نیست ، اگر این کار را ادامه دهید باز هم احساس بدبختی خواهید کرد .

گفتگو با خود یک رفتار است. این کاری است که ما انجام می دهیم . و گاهی اوقات ، این کاری است که ما آنقدر انجام می دهیم که به یک عادت تبدیل می شود.

اگر دائماً با خود ظلم می کنید ، همان احساسی را خواهید داشت که گویی فرد دیگری مرتباً با شما ظلم می کند.

بهترین راه برای خنثی کردن عادت گفتگوی بیش از حد منفی با خود ، تمرکز روی یک ایده ساده است: ملایمت

سعی کنید خودتان را به صحبت تند یا انتقادی با خود بیندازید و بپرسید: آیا روش ملایم تری برای صحبت با خودم وجود دارد؟

به جای: من خیلی احمقم! سعی کنید: خوب ، من آن قسمت آخر ارائه را پیچ کردم ، اما در کل خیلی خوب پیش رفت.

به جای: چرا من همیشه اینقدر تنبل هستم ؟! سعی کنید: نمی دانم آیا استراتژی متفاوتی وجود دارد که بتوانم برای تمرین مداوم تر از آن استفاده کنم؟

شما با شخصی که دائماً شما را پایین می کشد دوست نخواهید بود ، بنابراین تعجب آور نیست که وقتی خود را دائماً پایین می آورید خیلی خود را دوست ندارید.

با خودتان ملایم باشید و دوست داشته باشید که خودتان را راحت تر ببینید.

"بزرگترین چیز در جهان این است که بدانیم چگونه به خود تعلق داشته باشیم."

- میشل دو مونتین

4- ارزش های خود را روشن کنید

در نهایت ، عزت نفس سالم از زندگی شما به گونه ای حاصل می شود که با ارزش های شما همسو باشد.

از طرف دیگر ، اگر به طور معمول در طرز تفکر و عملکرد خود با ارزش های خود سازش کنید ، خود را برای عزت نفس پایین آماده می کنید.

مثلا:

آیا برنامه ای برای تمرین منظم در ورزشگاه تنظیم کرده اید؟ هر وقت این هدف را دنبال می کنید ، در حال آموزش مغز خود هستید تا باور کند که قابل اعتماد و قابل اعتماد هستید ، نوعی شخصی که آنچه را که می خواهند انجام می دهد.

اما هر بار که فراموش می کنید یا می خواهید بعد از یک روز کار طولانی روی نیمکت تماشا کنید و به تماشای Netflix بنشینید ، به مغز خود یاد می دهید که قابل اعتماد و قابل اعتماد نیستید ، و به آنچه برای خود ادعا می کنید اهمیت زیادی ندارید . این یک دستورالعمل برای عزت نفس پایین است.

مطمئناً پیروی از بهترین نیت ها و تعهدات خود نسبت به خودمان کار ساده ای نیست. و یکی از بزرگترین دلایلی که مردم برای انجام آن تلاش می کنند این است که ارزشهای آنها روشن و قانع کننده نیست.

داشتن مقادیر واضح به معنای آن است که شما دید کاملاً مشخصی درباره چیزهایی دارید که برای شما بیشترین اهمیت را دارند.

ارزش اصطلاحات شامل همه چیز است ، از فضیلت های سنتی مانند صداقت و صداقت تا پایین تر به تعهدات عادی تر اما هنوز مهم مانند حفظ سلامت جسمی خود از طریق ورزش یا گذراندن وقت با کیفیت با دوستان خوب.

گرچه این مورد جالب است:

وقتی ارزش های شما نامشخص است ، انگیزه زیادی ایجاد نمی کند.

از طرف دیگر ، هرچه ارزش های ما واضح تر ، خاص تر و جذاب تر باشند ، مانند جاذبه بیشتر به سمت آنها کشیده می شویم. و وقتی ارزش های ما فشار بیشتری به ما وارد می کنند ، راحت تر عمل می کنیم به گونه ای که در کنار آنها قرار بگیریم ، که باعث ایجاد عزت نفس بالا می شود.

البته شفاف سازی ارزش های شما کاری نیست که شما فقط یک بار انجام دهید و سپس با آن انجام می شود ... روشن کردن ارزش های شما به معنای ایجاد عادت برای تأمل منظم روی آنها است .

هنگامی که ارزش های خود را شناختید و همسویی افکار و اقدامات خود را با آنها آغاز کردید ، عزت نفس سالم از آن دور نخواهد بود.

"من ترجیح می دهم که نسبت به خودم دروغ باشم ، حتی در معرض خطر تمسخر دیگران قرار بگیرم ، تا اینکه کراهت داشته باشم."

- فردریک داگلاس

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 38
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 18
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 50
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 122
  • بازدید ماه : 70
  • بازدید سال : 4,533
  • بازدید کلی : 38,721