loading...
پست های آپدیت شده
آرش حکیم زاده بازدید : 127 یکشنبه 17 اسفند 1399 نظرات (0)

تصور کنید از سوالی عبور می کنید که می پرسد "تایتانیک توسط بیگانگان مورد حمله قرار گرفت ، درست است؟" یک دست شما را در یک قلقلک گرفته و کمی در کمال ناباوری. از طرف دیگر ، شما با درد و رنج تحقیق و پاسخ به سوال با جزئیات بسیار زیاد مواجه شدید. پس چه اتفاقی افتاد؟

پاسخ بسیار ساده است. این یک آزمایش عجیب و غریب در شبکه های اجتماعی است که هنگامی که - در ناآگاهی عمدی - از چیزی کاملاً اشتباه می پرسید ، یافته های غیرمعمولی را نشان می دهد.

به طور کلی ، ذهن ما تمایل به اصلاح چیزهایی دارد که در طول زندگی شناور می شویم. به گفته یک محقق ، این گرایش انسانی برای اصلاح دیگران می تواند به عنوان ابزاری استراتژیک برای افزایش درگیری دانشجویان تا 80٪ استفاده شود.

به اندازه کافی عجیب ، این را می توان در خارج از دانشگاه اعمال کرد و این فقط سوالات نیست بلکه اقدامات نیز هست. به عنوان مثال ، وقتی جوان ترم نمی خواست کارهای من را انجام دهد ، مثل یک سفیه احمقانه ور می زدم تا اینکه مادرم ناامید شود و این کار را برای من انجام دهد. بسته به نحوه استفاده از این ترفند هوشمندانه ، می تواند بحثی فراموش نشدنی یا ابزاری مفید در دستیابی به خواسته های شما ایجاد کند.

اما چگونه قرار است گفتن حرف اشتباه باعث افزایش مکالمه بیشتر شود؟ خصلت انسانی "قانون کانینگهام" نامیده می شود. پدیده ای که تأثیر می گذارد بر رفتار انسان در اواسط بحث.

برای دریافت پاسخ های هوشمندانه از چیزهای گنگ بپرسید

قانون کانینگهام به این دلیل کار می کند که گاهی اوقات می توانید با کسری از کاوش یا با داده های ضد و نقیض ، که منجر به نامزدی می شود ، از زندگی خود خارج شوید.

حتی شرلوک هلمز در بازی بزرگ می گوید: "مردم دوست ندارند به شما چیزهایی بگویند. آنها دوست دارند با شما تناقض داشته باشند ". بنابراین اگر پاسخ هوشمندانه می خواهید ، سوالی نپرسید. در عوض ، یک پاسخ اشتباه دهید یا یک سوال را به گونه ای بپرسید که قبلاً حاوی اطلاعات نادرستی باشد. به احتمال زیاد مردم شما را اصلاح می کنند.

آنها کم می دانند ، شما آنها را کاوش می کنید.

تعمیم قانون كونیگام این است كه این قانون مشابه آنچه سقراط تقریباً 2500 سال پیش امتحان كرده است: فیلسوف یونان باستان كه بسیاری از مردم را در روزگار خود با زیر سوال بردن دانش آنها ناراحت كرد .

در ساده ترین و دقیق ترین توضیح آن در مورد پدیده توصیف شده: مردم به طور کلی نمی خواهند مفید باشند ، اما می خواهند باهوش ترین فرد در اتاق باشند.

نحوه استفاده از قانون کانینگهام

به نفع من ، من بعضی اوقات تصمیم گرفتم که در قانون کانینگهام ، با پرسیدن س thatالاتی که حاوی اشتباهاتی بودند ، درخواست پاسخ بیشتر کنم. در ابتدا انتظار پاسخ بدی را داشتم. با این حال ، به طرز عجیبی ، این اتفاق نیفتاد. در اینجا آنچه انجام شده است.

من ثبت نام کردم تا یک معلم مکالمه انگلیسی برای چندین دانش آموز ژاپنی باشم. این کار من را سخت می کرد وقتی ساکت بودند یا فقط یک کلمه به من جواب می دادند.

وقتی من به یک بچه ساکت عکس یک فیل را نشان دادم و پرسیدم "این چیست؟" آنها خسته شدند ، حرکت کردند ، گریه کردند ، هر چیزی اما به سوال من پاسخ دهند. اما اگر من می گفتم ، "این یک زرافه است" همه آنها بلند می شوند و فریاد می زنند "نه ، این یک فیل است!" - و ناگهان همه آنها نامزد می شوند.

با ناآگاهی از موضوعی که در آن آگاهی دارند ، در مکالمه به آنها اقتدار می بخشد و اعتماد به نفس آنها را افزایش می دهد.

در بزرگسالان نیز بسیار شگفت آور عمل می کند.

اگر از یک بزرگسال لجباز بپرسم ، "در مورد شغل مهندسی خود بگویید" آنها معمولاً با پاسخ "من سیستم ها را طراحی می کنم" پاسخ می دهند. و سپس من باید یک جریان بی پایان از سوالات پیگیری را با پاسخ های یک جمله ای بپرسم - که هیچ کس دوست ندارد آنها را انجام دهد.

حالا ، اگر من در متن این حرف ها را نادرست بگویم ، "بنابراین ، شما یک مهندس هستید. این بدان معنی است که شما موتور می سازید ، درست است؟ " آنها صبر نمی کنند تا نادانی من را به سرعت سریع اصلاح کنند. آنها به تفصیل توضیح می دهند که مهندس چیست ، چه چیزی نیست و چه نوعی هستند. تمام کاری که من باید انجام دهم این است که با "آیا مطمئن هستید؟" هر چند دقیقه یکبار و آنها برای بقیه مکالمه طوفانی صحبت می کنند.

این واقعا دیوانه است که شما چگونه می توانید سوالی را عمداً با فرض داده های نادرست بپرسید و بر رفتار فرد تأثیر بگذارید. تنها نکته منفی این است که گاهی اوقات مردم موافقت می کنند.

اگرچه ، این قسمت عمده ای از واقعیت است - این که بسیاری از افراد ذاتاً تمایل بیشتری دارند که وارد گفتگویی شوند که در آن می توانند احساس برتری کنند. از این رو ، مکالمه را برای آنها جذاب می کند.

انصافاً ، آنها دلیل واقعی اطلاعات غلط شما را نمی دانند و این همان بهایی است که شما برای دستکاری روانشناختی پرداخت می کنید. اما برخی افراد را از نظر مثبت نشان می داد و این اتفاق به اندازه کافی نادر است.

با این وجود ، اگر اغلب با موقعیت های کوچک گفتگوی خسته کننده مواجه می شوید ، دفعه بعدی که می خواهید مکالمه جالبی را برانگیزید ، این ویژگی انسان مفید خواهد بود.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 38
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 24
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 56
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 128
  • بازدید ماه : 76
  • بازدید سال : 4,539
  • بازدید کلی : 38,727